یکی از راهکارهای ایجاد تفرقه میان مردم و به بیراهه کشاندن آنها پخش اخبار جعلی توسط اسمشو نبر است که در بسیاری از موارد این اخبار به مذاق آدم هم خوش میآید و یک جورهایی هم دل آدم را خنک میکند به خصوص اگر سیاسی و درباره جناح مقابل باشد. تولید کننده این خبر را صرف گول زدن تولید نمیکند بلکه هدفش چیز دیگری است بنابراین خبر دروغ را طوری نمیسازد که دروغ بودنش آشکار و معلوم نباشد و چه بهتر که پس از مدتی دروغ بودنش آشکار شود. اما خبر آن چنان جذاب و یا شوکه کننده است که ناخوداگاه میخواهید بقیه از آن باخبر شوند ومیفرستید برای این و آن و ناخواسته ملعبه دست اسمشو نبر میشوید. این موضوع هم بیشتر در گروههایی رواج دارد که هموطنان خارج نشین بیشتری در آنها عضو هستند و در بطن قضایا نیستند. پخش این اخبار کمترین اثرش گیج شدن مردم و از دست دادن اعتماد به همدیگر است. نتیجه اش هم این است که زمانیکه قرار است اتفاقی بیافتد مردم هاج و واج میمانند که آیا این خبر جدید درست است ؟ نکند جعلی باشد؟حالا چی کار کنیم و استیصال باعث میشود که هیچ کاری نکنند و یا کار اشتباهی بکنند. میخواهم سایتی را معرفی کنم که بسیاری از این اخبار را بررسی میکند. البته فیلی فیلی است.یک مثال بزنم مثلا تصویر افتتاحیه فیلم فجر که خانمهای ردیف اول کفشهایشان را دراورده بودند.اگر موارد مشابه دیگر داخلی و خارجی میشناسید لطفا در کامنتها معرفی بفرمایید. + نوشته شده در سه شنبه هفدهم بهمن ۱۴۰۲ساعت 12:23  توسط منجوق | بخوانید, ...ادامه مطلب
خیلی وقت ها حرف هایی دارم که نمی خواهم به کسی بگویم.اما می خواهم همه بدانند.اينجا را بخوانيد اما اين را هميشه به ياد داشته باشيد كه نمي توانيد از روي نوشته هايم مرا قضاوت كنيد . چون اين وبلاگ همه زندگي من نيست فقط بخشي است كه من اجازه مي دهم شما بدانيد پس وقتتان را با قضاوت از روي اطلاعات ناقص هدر ندهيد. بخوانید, ...ادامه مطلب
قبل از اینکه چیزی بنویسم باید از بولوت بابت معرفی این کتاب تشکر ویژه کنم. کتاب در واقع یادداشتهای روزانه خانم نها الراضی هنرمند عراقی است که از زمان حمله عراق به کویت تا اشغال کامل عراق ادامه دارد. ترجمه خانم مریم فومنی هم خواندان کتاب را بسیار آسان و روان کرده است. کتاب را میتوانید از نشر چشمه تهیه کنید. شعبه امیرآباد هم 15 درصد تخفیف دارد. نسخه الکترونیکی هم در فیدبیو با قیمت پایینتری موجود است.کتاب را خواندم و هر لحظه از شباهت اتفاقاتی که برای عراق رخ داد و اتفاقاتی که دارد در ایران رخ میدهد بهت زده شدم. اینکه در شعارها میبینیم و انتظار داریم که یک روز جا سوار هواپیما بشود و برود بسیار ساده انگارانه است. در واقع باید به همه و از جمله خودم بگویم که آن پهلوی بود؛ که وقتی دید مردم نمیخواهندش عطای حکومت را به لقایش بخشید و خیلی چیزها از جمله پول و ثروت و سرمایه را برای مردم گذاشت و سوار هواپیما شد و رفت. اینها از قماش دیگری هستند. اینکه این مسیری که تویش افتادهایم ما را به کجا خواهد برد معادله چند مجهولی است که اعمال مردم، حاکمان و دولتهای خارجی همه در آن نقش دارند. البته وزنه حاکمان گویا سنگینتر است، اگر جنگ داخلی بشود، اگر ایران تجزیه بشود، اگر کشورهای خارجی به ایران حمله بکند، اگر قدرت هستهای بشویم مثل کره شمالی و .... بخش بزرگی مسوولیتش به عهده حاکمان است اما در بخشی که به ما مردم مربوط است بهتر است حواسمان باشد که چه میکنیم و مهمتر از آن اینکه چه نمیکنیم. 17 نوامبراتفاق عجیبی دارد میافتد. افراد به ظاهر معمولی کسب و کارهای کوچکی راه میاندازند، پولتان را میگیرند، سرمایهگذاری میکنند و به تان قول سی تا هفتاد درصد سود ماهانه میدهند. اولش خوب شروع میکنند, ...ادامه مطلب
برای محسن و فریاد مادرشدر این زمانه بی های و هوی لال پرستخوشا به حال کلاغان قیل و قال پرستچگونه شرح دهم لحظه لحظه خود رابرای این همه ناباور خیال پرست؟به شب نشینی خرچنگهای مردابیچگونه رقص کند ماهی زلال پرست؟رسیدهها چه غریب و نچیده میافتندبه پای هرزه علفهای باغ کال پرسترسیدهام به کمالی که جز انالحق نیستکمال دار را برای من کمال پرستهنوز زندهام و زنده بودنم خاری استبه تنگ چشمی نامردم زوال پرستمحمد علی بهمنی + نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم دی ۱۴۰۱ساعت 11:24  توسط منجوق | بخوانید, ...ادامه مطلب
یک خانه ای هست روبروی خانه ما. از آن خانه های قدیمی نما سیمان دوطبقه که به صورت ال ساخته شده است دوتا اتاق و سرویس ها طبقه پایین و دوتا اتاق و آشپزخانه طبقه بالا . از آنهایی که اتاقشان دکور گچی یا به, ...ادامه مطلب
در زمان های قدیم در شهری دوتا طبیب بودند که باهم رقابت و کل کل داشتند. آخرش به این نتیجه می رسند که یک مسابقه بگذارند تا معلوم شود کدام یکی طبیب بهتری است. مسابقه این بوده که به نوبت یکدیگر را مهمان, ...ادامه مطلب
چند وقت پیش یک مطلبی خوندم از این مطالب حکمت آمیز. معمولا آدمی نیستم که این چور چیزها خیلی فکردم رو به خودش مشغول کنه اما این یکی به من کمک کرد یکی از گره های کور زندگیم رو باز کنم مضمونش این بود که مغز جایگاه تفکر و عقلانیت و در عین حال تکبر است و قلب جایگاه مهربانی و در عین حال حسادت. من خیلی آدم احساساتی نیستم حتی وقتی دارم به کسی که نیاز داره کمک می کنم از روی دلسوزی نیست بلکه از اینه که فکر می کنم باید بهش کمک کنم برای همین در دسته آدم های خوش قلب قرار نمیگیرم و بیشتر در دسته عاقل ها هستم و بنابراین غرور و تکبر رو هم خوب می شناسم و بارها شده که خودم دچارش بشم برای همین این اخلاق ها رو در آدم ها هم مثل آب خوردن نشخیص می دهم و حتی درک می کنم و می فهممشون و گاهی هم بهشون حق می دهم. اما هیچ وقت در زندگیم معنی و لزوم حسادت را نفهمیدم و نتوانستم آدم های حسود را بشناسم یا درکشون کنم و وقتی حسادت یک نفر به من اثبات میشد دلم برایش می سوخت و با خودم می گفتم طفلکی چقدر بی عقل است. چرا عقلشو به کار نمیندازه؟ اما همین یک پاراگرافی که خوندم و با خودم مقایسه کردم و رفتارهای آدم های بسیار مهربانی که سالها با آنها در ارتباط بودم و بسیاری از آنها به مرور از زندگیم حذف شده بودند را مرور کردم، درک خوش قلب های حسود برام ممکن شد مثل عاقل های متکبر. قبلا ها وقتی به یک آدم عاقل می رسیدم یک زن, ...ادامه مطلب
قاب های خالی نوشته فهیم عطار را خواندم و دریغ که با هر بار خواندن این کتاب ها ی معاصر هیچ لذتی ندارم. این کتاب هم در فضایی دودی و هپروتی نوشته شده. یعنی به نظر من باید نویسنده ها ی معاصر را برد آزمایشگاه . فضای محوی که فقط به خاطر محو بودن و نامشخص بودن مجبورت می کند به ادامه . هر چه فکر می کنم که موضوع داستان چیست نمی توانم به روشنی چیزی پیدا بکنم عشق؟ انتقام؟بیماری روانی؟ ظلم به زنان؟ کدامیک؟ قهرمان های جنگ؟ زندگی بازمانده های جنگ؟ زندگی مهاجران؟ حق خوری؟ گرفتن حق؟ فردین بازی؟ کتاب در عین حال که به زور می خواهد شباهت ها را در حلق خواننده بکند از طریق داستان های مرگ مشابه، موقعیت های مشابه ,قاب,های,خالی ...ادامه مطلب
فیلم مستندی بود که رسانه های انوری نشان می دادند در اینکه کلاس ها یا دوره هایی برگزار میشد که بچه ها و بزرگترها از موجوداتی مثل عنکبوت و سوسک و مار و عقرب و ... نترسند و حتی در یک مرحله تماس فیزیکی هم برقرار می کردند با خودم گفتم عجب ادم های بی کاری هستند خب آدم از سوسک بترسد چی میشود؟ ما که یک عمر از عنکبوت ترسیدیم چه امان شده؟ یا فلانی از مار میترسد چه اشکالی دارد؟ مگر قرار هست با مارها زندگی بکند یا چندبار در عمرش به مار بر می خورد؟ و از این عیبجویی های جهان سومی. دیروز دوستی تعریف کرد که خانمی از دوستانش بچه سه ساله دارد ظاهرا یک مارمولک رفته سمت بچه و ,ترس های واهی ...ادامه مطلب