من پیش از تو

ساخت وبلاگ

خانه ففر جان بودم ک می خواستم کتاب بینش اسلامیش را بخوانم که کتاب را ازم گرفت و کتاب " من پیش از تو" را داد دستم که بخوانم خودش نخوانده بود و ظاهرا فروشنده به اصرار کتاب را بهش فروخته بود آن هم به قیمت 36000 تومن . کتاب را داد دستم و گفت ببین توی پاچه ام کرده اند یا نه؟ چون خودش امتحان  داشت فرصت نکرده بود بخواندش.  این طوری شد که کتاب را خواندم و هزار بار درود فرستادم به خانم مفتاحی بابت ترجمه این کتاب که کلی احساس های خوب را دوباره در من زنده کرد . این کتاب کلی احساس عاشقانه بدون هیچ کلمه توصیفی و در هپروت رفتن را خلق کرد. این عاشق شدن های بدون هپروت و خیالبافی و بدون دستمایه های س.ک.سی را هر قدر دهه شستی ها به بعد باهاش بیگانه باشند ما دهه چهل و پنجاه و اندکی شصتی ها خوب می شناسیم. ماهایی که عشق برایمان سوای از خواهشهای جسمانی بوده و همیشه محرکی برای رشد و پویایی بود  عاملی که انسان را از کرختی و یکنواختی و تسلیم بیرون می اورد و به جلو می راندش . خانم جوجو مویز هم خودش به عبارتی متولد دهه چهل است و چقدر خوب این کتاب را به جلو برده است. بعدش هم زی زی آمد و به یادم آورد که قبلا فیلم این کتاب را بهم داده بوده و من ندیده ام و من با گذشت دو هفته از خواندن این کتاب نه جرات دارم کتاب دوم جوجو مویس به نام " من پس از تو" را بخوانم و نه فیلمی را که زیزی داده ببینم چون می ترسم که همه این حس خوب که دوهفته ای است که با من است از بین برود. 

ممنون جوجو مویس ممنون خانم مفتاحی و ممنون خانم فروشنده و ممنون ففر جان

+ نوشته شده در  جمعه پانزدهم بهمن ۱۳۹۵ساعت 13:16  توسط منجوق  | 
کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : پیش, نویسنده : 9manjooghf بازدید : 175 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:46