انگیزش

ساخت وبلاگ

به نظر من وقتی بچه ای به دنیا می آید یا عقب مانده است و یا نیست. عقب مانده تکلیفش معلوم است و امروز روز هم می بینیم که خیلی از این بچه ها آموزش می بینند تا میان سایر آدم ها زندگی کنند. در واقع این بچه‏ها هستند که به آموزش سخت و مداوم نیاز دارند.

حالا وقتی بچه عقب مانده نیست بسته به ژنها، محیط رشد و امکانات، استعدادش را نشان می دهد. سیستم آموزشی سالم استعداد را تشخیص و کودک را هدایت می کند. حالا این سیستم ممکن است خانواده باشد یا سرپرست های قانونی کودک. اما اگر کودکی که عقب مانده نیست در هیچ چیزی از خودش استعداد نشان نداد معنی اش این است که یک جای کار می لنگد. با فرض داشتن محیط سالم و آرامش و برطرف شدن نیازهای عاطفی، ایراد کار در جای دیگری است. به نظر من اینجا پای انگیزه در میان است. بسیار در اقوام و اطرافیان دیده ام که فرزند با استعداد داشته اند و همه چیز را برایش فراهم کرده اند و دریغ از اینکه فرزندشان یک رتبه در کنکور بیاورد یا علاقه ای به درس خواندن نشان بدهد.و پدر و مادر به راحتی در جواب می گویند تقصیر کنکور است یا بچه ام با استعداد است اما علاقه ای به درس خواندن نشان نمی دهد. جواب در همان انگیزه است . کودک یا دانش آموز باید انگیزه ای برای درس خواندن داشته باشد.

انگیزه دادن هم راههای مختلفی دارد، معرفی افراد موفق به دانش آموز، بازدید از مشاغل مختلف برای دانش آموزان، شرکت در کلاس و کارگاههای مختلف و نه فقط در زمینه ای که دانش آموز استعداد دارد، فیلم دیدن برای سرگرمی، اردو رفتن و ....

یکی از راهها هم در دسترس قرار دادن کتاب برای آنهاست کتاب های سرگرم کننده از شعر بگیر تا داستان با موضوعات مختلف. منظورم کتاب علمی نیست بلکه کتابی که دانش آموز را سرگرم بکند.

در واقع انگیزه از درون این سرگرمی ها و خوشگذرانی‏ها بیرون می آید. یک اصل در روانشناسی است که دو عامل، محرک انجام کار ها هستند یکی لذت و دیگری رنج. یا شخص به خاطر لذت بردن کاری را شروع و ادامه می دهد و یا برای خلاصی از رنج، کاری را شروع و ادامه می‏دهد.

حالا مدیر یکی از مراکز نگهداری دختران بی سرپرست در جواب اینکه می خواهیم برایتان کتاب داستان هدیه بدهیم گفته: اینها درسشان ضعیف است کتاب داستان هم که بدهید دیگر اصلا درس نمی خوانند.

یکی نیست به این خانم بگوید دخترهای بی سرپرست زیر دست تو برای درس خواندن انگیزه لازم دارند و تو بدیهی ترین و ارزانترین وسیله را از آنها دریغ می کنی. معلوم است که آنها وقتی مدیرشان که تو باشی را می بینند هیچ انگیزه ای برای درس خواندن ندارند. چرا باید در خیالشان خودشان را مثل تو تصور بکنند.

+ نوشته شده در  شنبه یکم بهمن ۱۴۰۱ساعت 14:42&nbsp توسط منجوق  | 

کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 194 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 19:14