پنلوکوپنی

ساخت وبلاگ

این پست را خیلی وقت بود که میخواستم بنویسم یعنی از زمانی که شیلا با این بیماری تلف شد. اما فرصت نمیشد.

پنلوکوپنی یک بیماری ویروسی گربه سانان است که گونه های اهلی و وحشی را درگیر می کند. این ویروس باعث ایجاد عفونت‌های شدید شده و به شدت مُسری است. و بر دستگاه گوارش، دستگاه عصبی و سیستم ایمنی بدن حیوان مبتلا تأثیر می‌گذارد و یکی از اولین تأثیرات این بیماری کاهش تعداد گلبول‌های سفید در حیوان است.

راجع به این بیماری توی ویکی پدیا میتونید مفصل بخونید. اما به زبان خودمون بگم این بیماری ظرف سه روز گربه را می کشد. اولین علامتی هم که در گربه ظاهر میشود این است که شما میخواهید وعده غذایی روزانه اش را به او بدهید گربه گرسنه به سمت ظرف غذا با شتاب میاید و دهانش را که به غذا نزدیک می کند خودش را به عقب می کشد این دقیقا نشانه بیماری است و با بی اشتهایی فرق می کند. بعد از این مورد شایع‏ترین علامت بیماری اسهال و استفراغ است. این سه تا علامت را به شدت جدی بگیرید.

چند وقت پیش خاله ریزه به جمع خانواده ما اضافه شد. خاله ریزه اون موقع کمتر از دو ماه داشت و چون توی کوچه هم بوده ضعیف بود نمی شد همان موقع بهش واکسن زد. برای همین من ششدانگ حواسم بهش بود که اگر علامتی از بیماری نشان داد زود متوجه بشوم . تا اینکه متوجه شدم دو روز است که خاله ریزه کمتر بازی می کند. غذایش را کامل میخورد بازی هم می کرد اما نسبت به روزهای قبل کمتر جست و خیز می کرد. روز سوم وعده غذایی صبحش را کامل خورد و من رفتم سر کار و غروب که قرار بود وعده دوم را بخورد به دو و با شتاب خودش را به ظرف غذا رساند اما خودش را عقب کشید. خب از همین لحظه اگر جنبیدید امیدوار باشید که گربه را نجات خواهید داد چون در بیماری پنلوکوپنی دقیقه ها هم مهمند. خاله ریزه را بردم دامپزشکی و خواستم که تست پنلو بگیرند. معمولا در این طور موارد اگر دامپزشک کمی سر به هوا یا بی تجربه باشد به شما می گوید یک وعده غذا نخوردن ایرادی ندارد. اما شما اصرار به تست کنید البته این را هم بگویم شیوع این بیماری از آغاز فصل سرد و به خصوص پاییز است و در تابستان کمتر احتمالا به علت نور و گرمای خورشید است. نتیجه آزمایش خاله ریزه مثبت بود.

آزمایش هم به این صورت است که میزان گلبول های سفید گربه در حالت نرمال بین 5.5 تا 10 هزار باید باشد. و مقدار گلبول سفید خاله ریزه برابر 5.6 هزار بود. خب درمان هم با تزریق آنتی بیوتیک و سرم خوراکی شروع می شود چون گربه نمی تواند غذا بخورد. یک وعده آنتی بیوتیک که تزریق شد 12 ساعت بعد دوباره آزمایش گرفته می شود و میزان گلبول های سفید اندازه گیری می شود. اگر میزان آن بالا رفته باشد نشان می دهد که بدن گربه به کمک دارو دارد با بیماری مبارزه می کند اما اگر مقدار همچنان کم شده باشد نشانه آن است که گربه ظرف سه روز آینده تلف خواهد شد و اینجاست که داروی ضد سرطان باید بهش تزریق شود. نتیجه تست خاله ریزه مقدار گلبول های سفید را برابر 3.4 نشان داد. یعنی ظرف دوازده ساعت 1.2 واحد دیگر از گلبول ها از بین رفته بودند و حالا با همین سرعت حساب کنید که چه زمانی تعداد گلبول به صفر خواهد رسید. برای همین تزریق داروی جدید به خاله ریزه با توجه به وزنش شروع شد که در فواصل 24 ساعت سه دوز دریافت کرد و خوشبختانه خاله ریزه مقاومت کرد و بعد از سه روز تست سوم مقدار گلبول ها را 9.7 نشان دادکه خوب خاله ریزه از مرگ جسته بود. اما همچنان تا یک هفته باید آنتی بیوتیک و سرم خوراکی می گرفت. تا زمانی که شروع به غذا خوردن بکند. که بعد از یک هفته اتفاق افتاد.

این قسمت آسان ماجرا بود حالا از این تاریخ به بعد خاله ریزه باید می رفت به قرنطینه چون گربه بیمار تا 30 روز همچنان از خودش ویروس را دفع می کند و کلا باید در محیطی مجزا باشد به خصوص ظرف غذا و آب و دستشوییش. این شد که خاله ریزه در اتاق محبوس شد. و یک ماه روزها را به تنهایی و شب ها را با من در اتاق گذراند. توی این یک ماه همه اذیت شدیم . خاله ریزه تنها مانده بود، بقیه هم چون شب ها باید نزدیک من بخوابند از من دور مانده بودند و هر صبح پشت در اتاق زوزه می کشیدند یعنی دقیقا همان وقتی که خواب شیرین صبح است. دیگر اینکه من هم ناقل محسوب میشدم نمی توانستم به راحتی بچه ها را بغل یا ناز کنم و توی اتاق صندل جدا گذاشته بودم و موقع خروج هم باید یک روپوش روی لباسهایم می پوشیدم تا وقتی بقیه به من نزدیک می شوند یک وقت مبتلا نشوند و مدام هم باید دستهایم را بشویم. خاکش را هم باید هزار تا بسته بندی بندی می کردم که یک وقت توی سطل زباله پاره و بقیه گربه ها را مبتلا نکند. توی کوچه و خیابان هم نباید به هیچ گربه ای دست میزدم و نازش می کردم.

دو تا مورد دیگر بگویم اینکه گربه و مقاومتش در برابر این بیماری بسیار بستگی به روحیه اش دارد این شد که من شب ها در کنار خاله ریزه بودم و ناز و نوازشش می کردم و دوستی خاله و من هم از اینجا شروع شد چون خاله تا آن موقع به من و بقیه خیلی نزدیک نشده بود. دوم اینکه این ویروس فقط با وایتکس کشته می شود. با شستن دست با صابون من فقط ویروس ها را از دستهایم میشستم اما برای کشتنشان باید وایتکس میزدم که نمیشد برای همین موقع درست کردن غذای بچه ها مدام باید دستکش دستم می کردم فکرش را بکنید که بخواهید با دستکش مرغ هم ریش ریش کنید.

خلاصه که یک ماه به همین منوال گذشت و بعدش خاله را بردیم دامپزشکی تا اولین واکسنش را بگیرد و البته خاله توی این مدت نیم کیلو وزن اضافه کرده بود که خیلی عالی بود اما هنوز برای زدن واکسن هاری کم است. بعد از گرفتن واکسن دکتر گفت باید 24 ساعت دیگر در قرنطینه بماند و بعدش می توانیم قرنطینه را تمام کنیم. و البته خاله صاحب شناسنامه هم شد.

اما برایتان نگویم از لحظه اتمام قرنطینه! در را باز کردم و به خاله گفتم بیا بیرون با ناباوری نگاهم کرد نگاه کرد و نگاه کرد نگاه کرد بعد از روی صندلی پرید پایین و با تردید از اتاق آمد بیرون و وسط نشیمن که رسید شروع کرد به جست و خیز و این طرف و آن طرف دویدن که بعله بچه ها هم همراهیش کردند. توی این مدت فقط از پشت درهای بسته باهم اختلاط کرده بودند.

حالا توی این مدت من را با پلنگ سیاه خانه شریک شده یکی روی پاهای من میخوابد اون یکی توی بغلم.

اما اتاق یا باید 30 روز دیگر به همین منوال میماند چون ویروس خارج از بدن گربه تا 60 روز همچنان پایدار است یا اینکه من همه وسایل اتاق را باید با وایتکس بشورم. که با ماسک و دستکش افتادم به جان اتاق.

اما چندتا مورد را به طور خلاصه بگم شاید هم علمی نباشد اینکه قبل از غذا نخوردن گربه به نظرم میشود این بیماری را تشخیص داد. این بیماری سیستم ایمنی ، مغز استخوان و شبکیه چشم را در گیر می کند. از همان روزهای اول که خاله ریزه را آوردم خانه از این متعجب بودم که چرا در شب و روز و موقعیت های مختلف مردمک چشم خاله ریزه تغییری نمی کند. توی بیمارستان هم که بودم چون فصل شیوع بیماری بود همه گربه ها با این بیماری انجا بودند و چیزی که در همه آنها مشترک بود همین وضعیت مردمکشان بود. درست بعد از رفع خطر، مردمک چشم های خاله ریزه تغییر کرد و گاهی بزرگ و گاهی کوچک و گاهی به حالت عمودی در میامد.

دوم اینکه گربه ها در این بیماری اصلا چیزی نمی خورند حتی آب اما یک چیزی در داروخانه های دامپزشکی هست به اسم بستنی گربه که یک خوراکی تشویقی است و این تنها خوراکی بود که گربه های مبتلا به پنلو به خوردن آن رغبت نشان می دادند. اما گربه ای که این بستنی را هم نخورد متاسفانه در وضعیت بدی هست.

این بیماری در خاله ریزه با بی اشتهایی شروع شد اما در گربه قویتر ممکن است با استفراغ و اسهال شروع شود که البته اگر بازهم ببرید دکتر ممکن است بهتان بگویند نباید با یک وعده استفراغ و یا اسهال نگران شوید اما من می گویم نگران بشوید . خرج کردن 100 تا 150 تومن خیلی بهتر از تحمل مرگ گربه است و بخواهید که تست پنلو بگیرند.

اگر حوصله خواندن ویکی پدیا را ندارید اینها علایم بیماری است:

  • استفراغ
  • اسهال یا اسهال خونی
  • کاهش وزن غیرطبیعی
  • تب بالا
  • پوشش موهای زبر و خشن
  • افسردگی، ضعف و بیحالی
  • از دست دادن اشتها و تمایل به غذا
  • تمایل به مخفی شدن
  • علائم عصبی (مثل عدم تعادل و هماهنگی)

خاله ریزه فقط ضعف و بیحالی و بی اشتهایی را نشان داد اما من گربه هایی دیدم که با اسهال یا استفراغ آمده بودند.

و یک مورد دیگر اینکه هر بیمارستانی این بیماری را قبول نمی کند و فقط بیمارستانهایی که بیماری های عفونی را قبول می کنند می توانند گربه ها را درمان کنند. از جمله این بیمارستان ها نیکان (خیابان باهنر )، ایرانیان (‏پاسداران) و وال(جنت آباد) است که هر سه تا کارشان خوب است اما نیکان تنها بیمارستانی است که در ایران برای اولین بار موفق به درمان پنلو شده و بهتر از همه جاست. اما اگر گربه را بردید جایی و بهتان گفتند داروی ضد سرطان برای درمانش نداریم نگران نباشید کلینیک دانشگاه تهران( خیابان انقلاب) داروخانه ای دارد که مثل دکان عطاری است این دارو را می توانید آنجا به صورت متفرقه اما چندین برابر قیمت پیدا کنید که البته بازهم به نجات جان گربه میارزد.

کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 130 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 19:14