برای جوکر و عزیزانی مثل جوکر که آگاهانه کمک می کنند

ساخت وبلاگ

جوکر'>جوکر خوش قلب از آنجایی که گفتم ممکن است پاسخ های مهربانو و نسرین را در کامنت ها نخوانی و یا اینکه دوستان دیگری سوال های شما را داشته باشند، هر دو کامنت را اینجا برایت می گذارم و خودم به شخصه از شما ممنونم که آگاهانه کمک می کنی. آگاهانه کمک کردن به نظر من یعنی اینکه درباره جامعه و محیطی که در آن زندگی می کنی خودت را مسوول میدانی. واقعیتش من خودم در کمک کردن به آدمها بسیار حساسیت و وسواس به خرج می دهم.

مهربانو برای جوکر

دوست عزیزم سلام . ممنون از اینکه برای اهدای وجه،سوال میکنی و دوست داری با آگاهی این کار رو انجام بدی .. اصولاً مشکلاتی که برای ما تو کشورمون پیش اومده از سکوت و عدم مطالبه گریه .
حق داری چون اینطور که مشخصه خواننده ی وبلاگ من نبودی و از قبل در جریان سالها دستگیری از همنوعانمون (به کمک دوستان البته) نبودی.
دوست من اندازه ی وجوه اصلاً مهم نیست، اینکه به درد های هم بی تفاوت نیستیم با ارزش ترین دستاورد دور هم بودن ماست .
برای اطلاعت میگم که وجوهی که ما جمع آوری میکنیم هزینه ی درمان، یا سرمایه ی کار( بصورت آموزش حرفه و تهیه ی مواد و ابزار اولیه برای شروعه) مواردی هم برای ساخت و یا تکنیل سرپناه یه خانواده بوده یا مثلاً تامین پول پیش خونه .
بصورت مشخص هیچ کمکی برای تهیه جهیزیه و یا سیسمونی نوزاد نمیشه چون از نظر شخصِ من و عموم دوستان یاری رسان این موارد اصلا ضروری نیست .
مواردی که معرفی میشن بهمون، بعد از تحقیق درمورد صحت موضوع و رویت مستندات در وبلاگ من و نسرین جان مطرح و توسط بقیه ی عزیزان به میل خودشون، باز نشر میشه تا دوستان بیشتری بهمون بپیوندند. وقتی وجه مورد نیاز تکمیل شد اعلام میکنیم. خیلی از دوستان در فاصله ی بین معرفی ها هم وجوهی رو واریز میکنند که تو صندوق میمونه برای مواردی که وجه مورد نیاز زیاد نیست و فوری پیش میاد استفاده میشه.
به هر حال خوشحال میشم اگر پرسشی در این زمینه داری پاسخگو باشم.

نسرین به جوکر

حق دارید. خود ما اونور آب که اصلا مشکلاتی در سطح مشکلات مالی ایران نداریم ، با اعلام یک زوج مقداری پول جمع کردیم برای فرستادن به زاهدان و سیستان و بلوچستان (البته فکر بد نکنید فقط برای دعای بارون و این چیزا بود) بعد معلوم شد اونا سواستفاده گر بودن.
منتها اگه پستهای همیاری وبلاگ من یا مهربانو را نگاه کنید، عکسا رو می بینید که پسر بچه ای که نه توان راه رفتن داشت، نه چشماش راست بود و نه تکلم درستی، با جراحی و همیاری دوستای انسانی مثل شما، کم کم براش جمع کردیم و نخاعش عمل شد و حالا سالمه کاملا.
رهن خونه ای را تکمیل کردیم. سمعک خریدیم. یه خانم و دو دخترش توی سه دیوار بدون آب و برق، درش یه پتوی کهنه بود دور از شهر زندگی می کردن. جلوی پتو یه گودال بود می رفتن از همسایه ها آب می گرفتن ظرف بشورن یا همونجا سرشونو بشورن. پشت دیوار همون سه دیواری توالت می کردن و زمستون بود... الآن اون شده یه اتاق و آشپزخونه و توالت و حمام . با آب و برق. البته باید اذعان کنم وسط کار داشتیم پول کم می آوردیم بسیج اومد وسط و بعد هم به اسم خودش تمامش کرد. ولی برامون مهم این بود که اونا یه جای امن و قابل سکونت داشته باشن. و خیلی کیس های دیگه .
در مورد کمک مالی و مقدارش اصلا مهم نیست چقدر، قطره قطره جمع گردد / ما کمکای زیادی داشتیم 5000 تومنی که ارزشش برامون خیلی بوده و هست. چون اون کمک پر از غیرت و حس همیاری بوده.
آدرس وبلاگ من بالای صفحه ی خوب منجوق هست اینجا هم میذارم تشریف بیارید تا مدرک هاشو ببینید.
اگه ممکنه آدرستونو بدین من دو کتابمو براتون هدیه می فرستم برای تشکر از مهربانیتون. روز و روزگارتون خوش
ممنونم منجوق از تعریفت وقتی کسی مثل تو تعریف کنه من بخودم می بالم. خوشحالم کردی نازنین

+ نوشته شده در  پنجشنبه ششم بهمن ۱۴۰۱ساعت 9:53&nbsp توسط منجوق  | 

کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 97 تاريخ : يکشنبه 16 بهمن 1401 ساعت: 14:43